رفتیم آ اومدیما . تعریف کردیما.........
امسال بروبچای دفتر توسعه هیششششششششششششکاری نکردند. یکی نبود به اینا بگد کاری که از دسسدون بر نیمیادا بوگو نیمی تونم. خوددا چرا ضایع میکنی؟ آ مردوما به زحمت میندازی؟
بسم الله یاددون نرد. آ صدقه بدیند برا سلامتی امامی زمون(عج) قربونشون برم آ صدقه سری آقا برا سلامتی خودادون.
یا علی
سلام علیکم و رحمت الله. خبین؟ خوشین؟ سلامتین؟
از بروبچه های اردوو چه خبرا دارین؟ خدا وکیلی خبری باحال اگه دارین بوگویند تا ما بروبچا اصفانیم بی خبر نمونیم.
حالا بزار تا براد از بروبچا اصفان بگم . الحمدالله چندتاشون که به قولی ما اصفانیا رفتند قاتی مرغا. الباقیم هنوز خونه ننجونشونند.
راشسا بخیند اصلاْ اومدم اینا بشدون بگم . که حال و احوالی یه بچامون همچی بفهمی نفهمی خوش نیس. بنده خدا چند روزس آه و نالاش همه آباجیاشا بیچاره کردس.
آخه وا ... خدا خب کرده قرص مسکنایی که دکتر بشش دادسا وا نمی خورد . بشش میگم : آخه بنده خدا مگه عقل توو اون کلد نیس؟؟ خب دکتر که دوراز جونی شوما مرض نداشدس که . حتما یه چیزی میدونسس که مسکنی به این قدرقدرتی بشد دادس که !!!!!!!!!!!!!هان؟
اما کوو گوشی شنوا. می گد من آنتی بیوتیکارا می خورم اما مسکنا را نیمی خورم.
خب چیکار کنم اینم یه نژادی جدید از اصفانیا.
خلاصه اینا را گفتم تا ته حرفا التماسی دعا جسمانی آ عقلانی برا این بنده خدا اصفانیا بشدون داشته باشم.
التماسی دعا.
سلام آ عرضی ادب . بالاخره ما اصفانیام جنوب بروو شدیم آ پاشنامونا ور کشیدیم تا راهی دیاری نور بشیم آ کلی متحول بشیم آ بیَیم. حالا بوگویند بیبینم شومام همسفری مایند؟
اگه هسیند بوگوین تا با هم قرار بزاریم تا ماسمونا با هم کیسه کونیم بیبینیم چیطوری میشد این بروبچا دفتر توسعه وبلاگهای دینی را که مثلاْ خیری سرش مسئولی اردووَندا حالشونا جاا بیاریم.
به قولی یه بروبچا اووووووووووووووو چی چی کلاساشونم رفدس بالا ...... یکی یه لبتاپ جلوشونس آ به اینترنتی پرسرعتم وصلن. یا للعجب ........ چی چی اینا وضعشون توپسسس. اونوخت به ما که می رسند میگن وضعمون کسادس.
جونی خوددون. درسس که ما خریم اما نه اینقده.........